جدول جو
جدول جو

معنی هفت چراغ - جستجوی لغت در جدول جو

هفت چراغ
(هََ چِ)
هفت ستاره. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(هََ قُرْ را)
هفت قرّا. عنوان هفت تن است که قرائت قرآن کریم از آنها نقل شده است و صاحب غیاث اللغات نام آنها را چنین می آورد: اول نافع، دوم ابوعمرو، سوم ابن عامر، چهارم عاصم، پنجم حمزه، ششم کسائی، هفتم عبدالله بن کثیر. (غیاث) :
پس از تحصیل دین از هفت مردان
پس از تنزیل وحی از هفت قرا...
خاقانی.
رجوع به هفت قرأت شود
لغت نامه دهخدا
(هََ خَ)
کنایت از هفت آسمان است که سماوات سبع باشد. (برهان). رجوع به هفت چشم خراس و نیز رجوع به خراس شود
لغت نامه دهخدا
(هََ)
کنایت از دنیاست و هفت اقلیم:
پنداشته ای تو کم چراغی
آرایش روی هفت باغی ؟
(منسوب به نظامی)
لغت نامه دهخدا
(هََ چَ)
هفت فلک. هفت آسمان. هفت خراس:
تسبیح هفت چرخ شنودستی
گر نیست گشته گوش ضمیرت کر.
ناصرخسرو.
نوبر باغ هفت چرخ کهن
درۀ تاج عقل و تاج سخن.
نظامی.
برون جسته از کندۀ چاربند
فرس رانده برهفت چرخ بلند.
نظامی.
شش جهت بر قبای او زرهی
هفت چرخ از کمند او گرهی.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(هََ چِ مَ)
دهی است از بخش حومه و ارداک از شهرستان مشهد که 56 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه و محصول عمده اش غله، بنشن و چغندر است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(هََ)
کنایه از هفت پردۀ چشم است که صلبیه، مشیمیه، شبکیه، عنکبوتیه، عنبیه، قرنیه و ملتحمه باشد. (برهان). رجوع به هفت پرده شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از هفت راه
تصویر هفت راه
هفت پرده چشم
فرهنگ لغت هوشیار